سوریه خط مقدم ایران و روسیه
این جنگجویان که با محوریت تروریستهای داعش توسط کشورهایی همچون عربستان، ترکیه، قطر و در سرکردگی آنها آمریکا و همپیمانانش مورد حمایت و کنترل قرارگرفته و توانستند کنترل بسیاری از استانهای سوریه و بخشی از عراق را در اختیار بگیرند.
این جنگ تحمیلی علیه ملت سوریه در برههای از زمان به جایی رسید که فقط یکسوم از سوریه را برای نظام اسد به عنوان خاک امن باقی گذاشت، این یکسوم هم شاید طولی نمیکشید که سقوط میکرد و دولتی که موردحمایت آمریکا بود بر سرکارمیآمد و باعث میشد منطقه و شاید دنیا با ناامنی گستردهای روبرو شود.
در همین حین ایران برای حمایت از ملت سوریه و رییس جمهوری قانونیاش که موردحمایت و اعتماد ملت این کشور بود وارد عمل شد، از طرفی هم وقتی روسیه منافع خود را در خطر دید با پیوستن به کشورمان، درواقعیک اتحاد بین ایران و روسیه برای از بین بردن تروریست در منطقه و حفظ کشور و ملت سوریه به وجود آمد.
با این وجود هر دوکشور ایران و روسیه برای حفظ بشار اسد که مورد تأیید ملت این کشور میباشدهمپیمان شده است تا تروریستها را از این کشور و منطقه که ناامنی را به وجود آورده است، از بین ببرند.
از طرفی سیاست آمریکا در قبال بحران سوریه با پستی و بلندی و سردرگمی همراه بوده است. واشنگتن چندین بار تاکتیکهای خود درباره سوریه را عوض کرده است،ابتدا معتقد بود که باید بشار اسد از قدرت کنار رود و الان متوجه داعش شده است و خواهان این است که داعش از بین برود.
اما نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که آیا آمریکا واقعاًمیخواهد گروهکی را که خود به وجود آورده است از بین ببرد یا تظاهر به این کار میکند؟آیا آمریکا با کمکها و حمایتهایی که از این گروهک تروریستی میکند خواهان از بین رفتن آنهاست؟
این در حالی است که کشورهای ایران، روسیه و آمریکا سه ضلع مهم در منطقه میباشند و در تحولات منطقه تأثیر مستقیمی دارند و باید گفت که قدرت برتر این مثلث ایران میباشد که این قدرت را درمنطقه هم نشان داده و تأثیرات بسزایی در تحولات منطقه را به وجود میآورد و از طرفی آمریکا که روزی در منطقه قدرت فراوانی داشت امروز دیگر آن قدرت سابق را ندارد و تمام داشتههای خود در منطقه را از دست داده است.
نقطه مقابل سیاستهایکشورمان،ترکیهقرار دارد که درواقع پایگاه اصلی تغذیه داعش و پل ارتباطی داعش و عربستان است وسیاستهایش با انتقادهای فراوانی در داخل و خارج روبرو شده است.
به طوری که رهبر حزب " سازندگی بزرگ" در جمهوری آذربایجان با تأکیدبراینکه ترکیه به خاطراشتباههای زیاد در سیاست خارجی خود، فرصت تبدیل شدن به قدرت منطقهای را از دست داده است، گفت: اگر ترکیه سیاستهای کنونی خود را تغییر بدهد، شاید بتواند از شانسهایباقیمانده استفاده کند.
از طرفی یک نماینده پارلمان جمهوری آذربایجان با انتقاد از سیاست خارجی ترکیه، گفت: ترکیه آنطور که ادعا میکند قدرت منطقهای نیست و امروز جمهوری اسلامی ایران مصداق بارز این قدرت است.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه یک شریک بزرگ و قابلاتکا به مانند روسیه پیداکرده است به طوری که پوتین رئیسجمهور روسیه پس از اختتامیه اجلاس والدای سوچی روسیه در دیدار با لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ایران در خصوص تحولات منطقه گفت:هماکنون ایران سهم سازندهای در مبارزه با تروریسم به ویژه در سوریه دارد و اعتقادداریم بدون مشارکت ایران در حل بحران سوریه، توفیقی به دست نمیآید و این مشارکت پایدار نخواهد بود.
همچنین در این خصوص روزنامه رویترز ادعا کرده است که "اگر روسیه و ایران بتوانند مناطق واقع در شمالو غرب سوریه را پس بگیرند، محاسبات دولت اسد تغییر خواهد کرد. در این مناطق است که جتهای جنگنده روسیه نه داعش بلکه شورشیان تحت حمایت عربستان سعودی، قطر، ترکیه و در برخی موارد آمریکا را هدف قرار داده است."
تمام این سخنان نشان از آن دارد که آمریکاو متحدانش علاوه بر ترس از بالا رفتن قدرت ایران در منطقه از این هم هراس دارند که آگه ایرانو روسیه همکاری بیشتری با یکدیگر داشته باشند دیگر آمریکا حرفی برای گفتن در دنیا و خصوصاً در منطقه نخواهد داشت که تلاش میکند این اتفاق رخ ندهد.ح.ح